مسجد بلال حبشی کوی مولوی گرگان

مسجد بلال حبشی کوی مولوی گرگان

اخبار،پرسش و پاسخ،مقاله، گزارش تصویری فعالیت های مسجد،کانون فرهنگی والفجر
مسجد بلال حبشی کوی مولوی گرگان

مسجد بلال حبشی کوی مولوی گرگان

اخبار،پرسش و پاسخ،مقاله، گزارش تصویری فعالیت های مسجد،کانون فرهنگی والفجر

استقلال مساجد

تاکید آیت الله صافی بر استقلال مساجد و ائمه جماعات کشور

به گزارش «شیعه نیوز» ، این مرجع تقلید، امروز سه شنبه (16اسفند)  در دیدار دبیر ستاد عالی کانون های مساجد کل کشور با اشاره به اهمیت ارتباط روز افزون مردم با مساجد، اظهارداشتند:

 تاکید آیت الله صافی بر استقلال مساجد و ائمه جماعات کشور

به گزارش «شیعه نیوز» ، این مرجع تقلید، امروز سه شنبه (16اسفند)  در دیدار دبیر ستاد عالی کانون های مساجد کل کشور با اشاره به اهمیت ارتباط روز افزون مردم با مساجد، اظهارداشتند: جامعه اسلامی، جامعه ای مسجدی است؛ زیرا در هر جای دنیا که مسلمانانی هر چند اندک هم وجود داشته باشند، بنای مسجد را در سرلوحه وظایف خود قرار می دهند.

ایشان با بیان این که مسجد اسباب انسان سازی را فراهم می کند و از این رو آیات و روایات بسیار زیادی برای اهتمام بیشتر مسلمانان به امور مربوط به مسجد ذکر شده است، افزودند: مسلمانان با حضور در مسجد علاوه بر انجام اعمال عبادی فردی و اجتماعی، بسیاری از ارتباطات اجتماعی مربوط به جامعه اسلامی را سامان می دهند.

معظم له خاطرنشان کردند: در روایات آمده است، هر قدمی که مومنان برای حضور در مسجد بر می دارند، هفتادهزار حسنه برایشان محسوب می شود، هفتاد هزار گناه از کارنامه اعمالشان حذف می شود؛ این همه پاداش برای افرادی است که به رونق خانه خدا همت می گمارند و بنای اعمالشان را در مسجد می گذراند.

آیت الله صافی گلپایگانی تصریح کردند: اگر مساجد احیا و تعظیم شوند، سایر موضوعات اسلامی نیز در جامعه پیاده می شود و جامعه اسلامی، تعالی می یابد؛ بنابراین باید کاری کنیم تا اشتیاق و رغبت مردم به خصوص جوانان، برای حضور در مسجد بیشتر شود.

معظم له ادامه دادند:  مسجد، مدرسه بصیرت است و مردمی که در این مدرسه حضور می یابند، بصیرت و بینش و معرفت اسلامی و دینی بدست می آورند.

این مرجع تقلید با بیان اینکه باید ارتباط مردم با مساجد افزایش یابد، گفتند: یکی از مهم ترین شاخصه های مساجد و ائمه جماعات در تاریخ اسلام، استقلال و هویت اصیل مساجد بوده است؛ مساجد با اشراف امام جماعت اداره می شده است و مردم در ارتباطاتی که با این محل داشتند، سعی می کردند با کمک امام جماعت، به هر نحوی استقلال مسجد را حفظ کنند.

ایشان خاطرنشان کردند: فعالیت کانون های فرهنگی و هنری در مساجد باید به شکل کاملا دینی انجام شود؛ نباید به اسم فعالیت های هنری، به هنرهای غیر دینی در این مکان مقدس روی بیاوریم.

آیت الله صافی گلپایگانی یادآور شدند: مساجد اسلامی در طول تاریخ همواره محل ایجاد حلقه های علمی توسط بزرگان دین بودند که یکی از مهم ترین حلقه های مباحث علمی و معرفتی در تاریخ اسلام و در مدینه النبی، حلقه معرفتی سیدالشهدا(ع) بود.

این مرجع تقلید با اشاره به این که مساجد اسلامی، باعث افتخار جامعه اسلامی هستند، گفتند: امروز مساجد بزرگ اسلامی در سراسر جهان از جمله در اسپانیا مورد توجه جهانگردان قراردارد؛ براین اساس یکی از مهم ترین وظایف ما، احیای مساجد است؛ باید به ائمه جماعات کمک کنیم تا برنامه های آنان در عرصه های مختلف معرفتی و دینی پیاده شود.

معظم له در پایان با تاکید بر لزوم حفظ هویت اسلامی مساجد، گفتند: هر چه مساجد آباد باشند، اخلاق اسلامی در مساجد بیشتر ترویج می شود، هویت اسلامی باید در مساجد حفظ شود.

توصیه آیت الله جوادی آملی درباره نماز شب

طبق  آیه شریفه « وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ »؛ و بر آن زنده ای که نمی میرد توکل کن . توکل نه به معنی تعطیل است نه به معنای تقسیم کار؛ اگر کسی بگوید کارها را به خدا واگذار کردم و خود گرفتار عُطله و تنبلی شود، ترک واجب کرده است.

اگر هم بگوید مقداری تکلیف من است و مقداری هم به عهده خداست، این هم شرک خفی است یعنی مقداری به حول قوه انسان و بخشی به حول و قوه الهی انجام می شود. این با توحید سازگار نیست. یک موحد همه امور را به حول و قوه الهی می داند.

وقتی نمازگزار می گوید: "بحول الله و قوته اقوم و اقعد" یعنی معتقد است قیام و قعود و همه امورش در شب و روز به حول و قوه الهی است. پس متوکل به همه امور واجب و مستحب و خدمات فردی و اجتماعی خود کوشا است ولی خدا را در همه امور وکیل خود قرار می دهد.با توجه به این که همه جنود آسمان و زمین سرباز خدا هستند، انسان متوکل خود را هم سرباز و از جنود الهی می داند.

بر اساس روایت امیرالمؤمنین علیه السلام: «واعلموا عبادالله ان جوارحکم جنوده و خلواتکم عیونه؛ ای بندگان خدا بدانید که اعضا و جوارح شما سرباز خدا و خلوت های شما در مرئی و منظر اوست»، اگر کار خیری انجام دادیم باید شاکر باشیم که خدای متعال با سربازان داخلی ما را حفظ کرد و اگر بیراهه رفتیم این خطر ما را تهدید می کند که خدا گاهی با جنود داخلی (اعضا و جوارحمان) و گاهی با جنود خارجی (جنود آسمان و زمین) ما را تنبیه می کند.

در مورد محبت و هدایای ما نسبت به اهل بیت علیهم السلام مثل صلوات ها و دعاها و زیارت ها ،ما آن صلاحیت را نداریم که بین خدا و ایشان واسطه شویم و به توسط ما فیضی به ایشان برسد. این چه امام زمان شناسی است که انسان خود را واسطه بین او و خدا بداند؟ بلکه هر چه هست تأدب و تقربی است برای ما. البته ممکن است که مؤمنی واسطه فیض برای مؤمنین دیگر شود مثل جناب زکریا بن آدم که به او فرمودند در قم بمان که خداوند به واسطه تو برخی از عذاب ها را از مردم دفع می کند .

آیه شریفه « وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا » ؛ این آیه و این که خداوند روز و شب را پشت سر هم قرار داده،‌ از امام صادق علیه السلام تطبیق خوبی نقل شده به این مضمون که آنچه که در روز از دستتان می رود در شب قضا کنید و چیزی را که در شب از دست می دهید در روز قضای آن را به جای آورید. مثلا اگر نماز شب را از دست دادید در روز آن را قضا کنید .

طبق آیه شریفه « وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا » (الفرقان آیه63)؛ بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمین به فروتنی راه می روند ،بندگان خدای رحمان فرومایه نیستند ولی فروتنانه زندگی می کنند و به سر می برند. انسان فرو مایه سست است ولی انسان فروتن محکم و متقن است اما آرام به سر می برد. اگر جاهل با ایشان از روی جاهلیتش با جهل علمی یا جاهلیت عملی حرف بزند، آنها بهشتی گونه پاسخ می دهند، قالوا قولا سالما سلیما، قولی که از هر گزندی سالم است.

« وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا »(فرقان آیه) ؛

و آنانند که در حال سجده یا ایستاده، شب را به روز مى‏آورند .

بیتوته به معنی خوابیدن در شب نیست بلکه به معنای شب را به سر کردن و گذران شب است چه در حال خواب و چه در حال بیداری، اما بندگان خدا شب را یا در سجده‌اند یا در حال قیام.

« وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا » (فرقان آیه 65)؛ و کسانى‏اند که مى‏گویند: «پروردگارا، عذاب جهنم را از ما بازگردان که عذابش سخت و دایمى است .

 

غریم طلب کاری است که دست بردار نیست و انسان را رها نمی کند. بندگان خدای رحمان می گویند عذاب جهنم را که دست بردار نیست و ما را رها نمی کند از ما بردار. ایشان مرتب درخواست رهایی از عذاب می کنند که مبادا بلغزند و دچار آن شوند .

ذکر دائمی؛

آیت الله کوهستانی : اهل علم در هر زمانی در معرض اغفال و فریب قرار دارند

مرحوم آیت لله العظمی محمد کوهستانی از علمای عارف مازندرانی در سلسله توصیه های خود به طلاب و روحانیون وظایف و راه طلبگی را مقدس دانسته و شرایط آن را بیان کرده اند.

این عالم ربانی وظایف و رسالت طلاب و روحانیون را این گونه بیان نموده است.

عصر دانه و دام

اهل علم در هر زمانی در معرض اغفال و فریب قرار دارند، منتها زمان ها فرق می کند در عصر و زمان ما، توبیخ و ملامت در کار بود، می گفتند شغل قحط است که انسان آخوند بشود و از همه چیز محروم گردد و بدین وسیله روحیه را سست می کردند و امیدها را مبدل به یأس و نا امیدی می نمودند،

 ولی ما از ملامت و سرزنش آنان اغفال نشدیم و با نان و پنیر آقا امام زمان علیه السلام ساختیم وفا نشان دادیم و صفا دیدیم،اما عصر و زمان شما عصر دانه و دام است، هم حقوق و پول را مطرح می کنند و هم مقام و پست وعده می دهند، تا شما را فریب دهند، مراقب باشید نسبت به امام زمان (عج) بی وفایی نکنید، استقامت کنید؛ وفادار باشید تا به مقصد برسید.

ذکر دائمی

انسان باید عادت به ذکری داشته باشد که در مواقع حساس مرگ و انتقال از این عالم بتواند طبق عادت همیشگی آن ذکر را بگوید.

وظیفه روحانیون

روحانیت مثل پارچه سفیدی است که اگر لکه یا سیاهی کوچکی به آن برسد، فوراً از دور پیدا می شود، پس روحانیت باید وظیفه خود را بدانند و مواظب باشند.

معراج السعاده فراموش نشود

به طلبه ها سفارش کنید همان طور که بعد از نماز صبح قرآن قرائت می کنند دو صفحه کتاب اخلاقی مرحوم ملا احمد نراقی را هم مطالعه کنند.

تشنه برنگردی

به یکی از طلابی که جهت ادامه تحصیل عازم مشهد مقدس بود، چنین موعظه کرد.

اگر آدم کنار چشمه ای باشد و تشنه هم باشد، آب نخورد و از تشنگی بمیرد مردم او را ملامت می کنند و او را عاقل نمی دانند. شما داری می روی کنار چشمه جوشان امامت و ولایت نکند که از آب زلال ولایت استفاده نکنی و تشنه برگردی.

مرحوم آیت‌الله العظمی محمد کوهستانی در سال 1308 ه ق در روستای کوهستان از توابع استان مازندران چشم به جهان گشود و بعد از اتمام علوم پایه و ادبیات به مشهد مقدس هجرت کرد و بعد از کسب فیوضات علمی و معنوی در جوار مضجع شریف امام رضا (ع) به نجف اشرف مهاجرت نمود و سپس به زادگاه خود بازگشت.

راضی به رضای الهی؛ آیت الله بهجت ره

آیه الله بهجت حکایت جالبی از عالم شهیر و عارف بزرگ آیه الله شیخ محمد حسین کمپانی نقل می کنند که شنیدن آن عمق روح و ژرفای تیز بینی ایشان را تا حدودی برای ما روشن می کند.

یکی از راههایی که می تواند ما را در رسیدن به اهدافمان کمک کند،الگوگیری از اشخاص است. کسانی که برای خودشان شخصیت ممتازی شدند. سالها تلاش و کوشش کردند و به جایی رسیدند.

حالا این ما هستیم که باید پا جا پای آنها بگذاریم و قدم به قدم از تجربیات آنها استفاده کنیم. نکته های ریزی در زندگی این بزرگان است که ظاهرش کوچک است اما در رسیدن به اهداف کار بسیار بزرگی انجام میدهد. اصولا کارهای بزرگ را خیلی ها انجام می دهند. اما این کارهای به ظاهر کوچک و بی ارزش است که خیلی ها را به جایی می رساند. همین دستورات ریز که برای ما خیلی اهمیت ندارد.

آیه الله بهجت حکایت جالبی از عالم شهیر و عارف بزرگ آیه الله شیخ محمد حسین کمپانی نقل می کنند که شنیدن آن عمق روح و ژرفای تیز بینی ایشان را تا حدودی برای ما روشن می کند.

شخصیت ممتاز آقا شیخ محمد حسین کمپانى

          آیت الله مصباح مى گوید: ((روزى آقا فرمودند: مرحوم آقا شیخ محمّد حسین طورى بود که اگر کسى به فعالیتهاى علمى اش توجّه مى کرد تصوّر مى کرد در شبانه روز هیچ کارى غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسى از برنامه هاى عبادى ایشان اطّلاع پیدا مى کرد فکر مى کرد غیر از عبادت به کارى نمى پردازد.

مرحوم آقا شیخ محمد حسین مى گفت : من سیزده سال در درس ‍ مرحوم آخوند خراسانى ، صاحب کفایه شرکت مى کردم ، در طول این سیزده سال یک شب موفق نشدم که در درس ایشان حضور پیدا کنم (و ظاهراً درسشان را شبها ایراد مى فرمودند) آن یک شب نیز به زیارت کاظمین مشرّف شده بودم و در هنگام برگشتن مشکلى پیش ‍ آمد که به موقع نرسیدم ، در بین راه که مى آمدم حدس مى زدم که امشب چه مطالبى را بیان خواهند کرد. پیشاپیش آنها را نوشتم .

به نجف که رسیدم و با دوستان صحبت کردم دیدم تقریباً همه مطالبى که بیان فرموده بودند چیزهایى بوده که من پیشاپیش حدس ‍ زده و نوشته بودم ، و تقریباً نوشته هاى من چیزى از درس کم نداشت .

ایشان با اینکه چنین موقعیّت علمى داشتند و درس استاد را پیشاپیش مى توانستند حدس بزنند و بنویسند، در عین حال مقید بودند که حتى یک شب درس استاد از او فوت نشود.

در کنار این فعالیتهاى علمى آن قدر مقیّد به برنامه هاى عبادتى بودند، که هر کس اینها را مى دید فکر مى کرد که اصلاً به هیچ چیز غیر از عبادت نمى رسد، هر روز زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیّار از برنامه هاى عادى ایشان بود.

 روزهاى پنج شنبه ، طبق سنّتى که علماى نجف دارند و معمولاً روز پنج شنبه یا جمعه یک روضه هفتگى دارند که زمینه اى است براى دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر و توسّلى هم انجام مى گرفت ، مرحوم آقا شیخ محمد حسین در این روضه شان مقید بود که خود پاى سماور بنشیند، و خود او همه کفش ها را جفت کند، و در عین حال زبانش مرتّب در حال حرکت بود خیلى تند تند یک چیزى را مى خواندند ما متوجّه نمى شدیم که این چه ذکرى است که ایشان این قدر در نشستن و برخاستن به گفتن آن مقید است .

بعد یکى از دوستان که خیلى با آقا ماءنوس بود (مرحوم آقا شیخ على محمد بروجردى رضوان الله علیه ) از ایشان سؤ ال کرده بود: آقا، این چه ذکرى است که شما این قدر تقیّد دارید که حتى بین سلام و احوال پرسى تان آن را ترک نمى کنى ؟ ایشان لبخندى زده بود و بعد از تاءمّلى فرموده بود: خوب است انسان روزى هزار مرتبه إِنّا أَنْزَلْنا بخواند)).

راضى به رضاى الهى

           حجة الاسلام والمسلمین قدس از شاگردان آقا مى گوید: ((یک روز از روزهاى درسى کمى زودتر به خانه آیت الله العظمى بهجت رفتم - زیرا ایشان گاهى از اوقات وقتى شاگردان به درس حاضر مى شدند هر چند یک نفر هم بود به اتاق درس مى آمد و تا هنگام آمدن دیگران احیاناً جریان و یا حدیث و یا نکته اخلاقى را گوشزد مى کردند - بنده نیز به طمع مطالب یاد شده قدرى زودتر رفتم . خوشبختانه آقا که صداى ((یا اللّه )) حقیر را شنید زودتر تشریف آورد، بعد از احوالپرسى فرمود:

در نجف یکى از آقازاده هاى ایرانى که از اهالى همدان و بسیار جوان زیبا و شیک پوش بود و از هر جهت به جمال و خوش اندامى شهرت داشت ، به بیمارى سختى گرفتار و از دو پا فلج شد به گونه اى که با عصا بیرون مى آمد.

من سعى داشتم که با او روبرو نشوم ، زیرا فکر مى کردم با وصف حالى که او داشت ، از دیدن من خجالت مى کشد، لذا نمى خواستم غمى بر غمش بیفزایم .

 یک روز از کوچه بیرون آمدم و دیدم او سر کوچه ایستاده است و ناخواسته با او رو به رو شدم و با عجله و بدون تاءمل گفتم : حال شما چطور است ؟ تا این حرف از دهانم بیرون آمد ناراحت شدم و با خود گفتم که چه حرفى ناسنجیده اى مگر حال او را نمى بینى ! چه نیازى بود از او بپرسى ؟ به هر حال خیلى از خودم بدم آمد.

ولى برخلاف انتظار من ، وقتى وى دهان باز کرد مثل اینکه آب یخ روى آتش ناراحتى درونم ریخت ، چنان اظهار حمد و ستایش کرد و چنان با نشاط و روحیه ابراز سرور کرد که گویا از هر جهت غرق در نعمت است من با شنیدن صحبت هاى او آرام گرفتم و ناراحتى ام بر طرف گردید)).

شرح حدیث ازحضرت آیه الله مجتبی تهرانی

صلوات هم مداد است هم مداد پاک کن!

رُوِیَ عَن الحَسنَ بن عَلِیٍّ العَسکَری (صَلَواتُ اللهُ عَلَیهما) قالَ:

« أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله وسلم)فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات‏»1

روایت از امام عسکری (علیه السلام) منقول است که حضرت فرمودند:

زیاد به یاد خدا باشید، « اَکثِرُوا ذِکرَ اللهِ تَعالی »، این ذکر(یاد) به معنای ذکر درونی است، چون در جمله بعد دارد: « و ذِکْرَ الْمَوْتِ » ومرگ نیز فراموشت نشود، چون در این عبارت ذکر به معنای ذکر درونی است.

ذکر در عبارت اوّل نیز به قرینه، به معنای یاد است، نه ذکر زبانی و این ذکر نقش سازنده دارد. حضرت می فرمایند: خدا یادت نرود، مرگ هم فراموش نشود. این دو سفارش، درونی بود؛ حضرت دو سفارش بیرونی هم فرمودهاند.

سوم: قرآن زیاد بخوانید « وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ ». تلاوت قرآن آثار بسیار زیادی دارد و از نظر معنوی، نورانیّت می آورد.

چهارم: زیاد درود بر پیامبر بفرستید، « وَ الصَّلَاةَ عَلَی النَّبِیِّ ». حضرت سفارشات قبل را بدون علّت فرمودند و فقط برای همین سفارش علّت فرمودند: « فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات » چون صلوات بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) ده حسنه محسوب می شود.

مسأله صلوات بحث مفصلی است که در اینجا اشارهایمی کنم. صلوات هم نقش اثباتی دارد وهم نقش محوی. اینکه حضرت می فرمایند: هر یک صلوات وقتی در نامه عمل ثبت و ضبط می شود، ده حسنه نوشته می شود، نقش اثباتی است. از طرف دیگر حضرت در روایت دیگری می فرمایند، نقش محوی نیز دارد، یعنی نقش استغفار هم دارد.

در روایت متعدّد داریم که صلوات نقش نفیی هم دارد، یعنی از یک طرف حسنه نوشته می شود از طرف دیگر، سیّئه ای هم پاک می شود، به تعبیر دیگر صلوات، دو چهره ای است؛ این که می گویند: بهترین ذکر صلوات است، به علّت دو چهره‏ای بودن او است. صلوات هم مداد است، هم مداد پاک کن. لذا بسیار به صلوات سفارش شده است.

جنبه اثباتی صلوات نیز بحث مفصلی است، حتّی در یک روایت داریم وقتی کسی صلوات بفرستد، برایش ده حسنه می نویسند، از آن طرف ملائکه هفتاد صلوات برای او می فرستند، از طرف دیگر هم خدا هفتصد درود بر او می فرستد. جنبه ضریب صلوات بسیار بالا است و ما نمی دانیم که در فرستادن یک صلوات چه خبرها است. لذا امام عسکری (علیه السلام) سفارش به صلوات فرمودند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد