جواد محدثی
اگر دل دادة اهل وفایی
گر اهل صفای مصطفایی
اگر صبح و مسا جویای فیضی
اگر همدل، اگر همراز مایی
بیا تا روز و شب قرآن بخوانیم
که دل گیرد ز نورش روشنایی
کلام محبوب
خدا، از سر محبت و لطفی که به بندگانش دارد، آنان را .....
جواد محدثی
اگر دل دادة اهل وفایی
گر اهل صفای مصطفایی
اگر صبح و مسا جویای فیضی
اگر همدل، اگر همراز مایی
بیا تا روز و شب قرآن بخوانیم
که دل گیرد ز نورش روشنایی
کلام محبوب
خدا، از سر محبت و لطفی که به بندگانش دارد، آنان را مورد خطاب قرار داده است.
قرآن، «کلامالله» است؛ سخن خدا و سروش آسمان است.
این که ما مخاطب سخن خدای خویش باشیم، برایمان یک افتخار است.
تنها موسای کلیم نیست که هم صحبت با خداست؛ ما هم میتوانیم «کلیم خدا» باشیم؛ با تلاوت قرآن از یک سو، و ادای نماز از سوی دیگر.
مگر نه این که قرآن، کلام الهی است که برای بشر و خطاب به انسانها، توسط سفیر وحی فرستاده شده است؟ پس کلیم الله شدن، برای هر انسان موحد و خداشناسی، هم شدنی است و هم یک تکلیف و برنامه روزانه.
پس با این کلام شیرین و معجزه جاویدان حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله که سند حقانیت دین ماست. انس بیشتری داشته باشیم و چون کلام محبوب ماست، از خواندنش لذت ببریم.
عهدنامة الهی
وقتی خدایمان از ما «میثاق فطرت» گرفته است،
وقتی در «عهد الست»، به میثاق خدا «بلی» گفتهایم،
وقتی در نهاد ما «بذر توحید» کاشتهاند،
پس ما طرف عهد و پیمان خداییم و آیات قرآن هم یادآور عهد است و پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله هم تذکر دهنده و یادآور است (انّما انت مذّکر).
این عهدنامه، همواره باید دم دست و پیش رویمان باشد و بندبند آن، آویزة گوشمان شود و به همین دلیل توصیه کردهاند با قرآن مأنوس باشید و هر روز آن را بخوانید.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «قرآن، پیمان نامة خدا به سوی بندگانش است؛ پس سزاوار است که هر فرد مسلمان در هر روز در این عهدنامه اش بنگرد و هر روز پنجاه آیه از آن را بخواند».1
در قرائت قرآن، بیش از کمیت، باید به کیفیت اندیشید و تأمل در مفاهیم را هرگز نباید فدای زیبایی قرائت و تجوید و صوت و لحن کرد و از پیام آیات، باز ماند.
چه شود که یک شب، بکُشی هوا را
به خلوص خواهی، ز خدا، خدا را
به خلوص خوانی، ورقی ز قرآن
فکنی در آتش، کتب ریا را
این همان قرائت مطلوب است؛ همراه با توجه و تدبر و خلوص.
سه تکلیف
نسبت به کلام الهی در سه مرحله، سه تکلیف مهم داریم؛
1. خواندن.
2. فهمیدن.
3. عمل کردن.
اگر قرآن، نامة خدای محبوبمان است، آیا جفا نیست که از خواندن این نامه، عاجز باشیم؟ اگر قرآن، پیمان نامة خدا با بندگان است، آیا بی مهری نیست که آیات و سورههای این عهدنامه را بخوانیم؛ ولی از مضامین و مفاهیم آن، چیزی نفهمیم؟
اگر قرآن، برنامة عمل است، آیا غفلت نیست که تنها بخوانیم و بفهمیم؛ ولی آن را دستور العمل زندگی قرار ندهیم؟
پس در مرحله نخست، هم خود باید بکوشیم قرائت صحیح را بیاموزیم و هم به دیگران و به فرزندانمان یاد دهیم. یکی از حقوق فرزند بر عهده پدر، آن است که به او قرآن یاد دهد یا زمینة قرآن آموزی او را فراهم سازد.
در مرحلة دوم، آموختن زبان قرآن و عبور از لفظ و رسیدن به معنی و گذشتن از پوست و رسیدن به مغز، یک تکلیف است و حتی عربی دانان هم باید به فهم ظاهری بسنده نکنند و به ژرفای مفاهیم قرآن برسند. و تفسیرهای قرآن، ره یافتن به عمق معارف آن را آسان میسازد.
در مرحلة سوم نیز اگر به یک نسخة شفابخش عمل نشود، درمانی به دست نخواهد آمد. اگر قرآن خود را شفا معرفی کرده،2 بهبودی در سایة عمل است.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «بنگر که کتاب پروردگارت و منشور ولایتت را چگونه میخوانی و چگونه اوامر آن را اطاعت و از نواهی آن پرهیز میکنی؟ چگونه حدود و مقرراتش را اجرا میکنی؟ آن جا که وعده و وعید دارد و به بهشت و جهنم مژده و انذار داده، درنگ کن، بایست، بیندیش، در مثلهای قرآنی فکر کن، در موعظههای آن تأمل کن، مبادا که برپا داشتن حروف و کلماتش و ادای الفاظش، تو را از اطاعت حدودش باز دارد...». 3
این هشدار امام صادق علیهالسلام، رسالت سنگین قاری قرآن و مخاطب کلام الله را بیان میکند.
گنجینة سرشار
تعبیر گنج و گنجینه دربارة قرآن، در روایات آمده است.
مگر میشود کسی گنجینه ای را بگشاید، ولی ننگرد که درون آن چه جواهراتی است و به چه کار میآید؟
امام زین العابدین علیهالسلام میفرماید:
«آیات قرآن، گنجینههای دانش است؛ پس هر گنجینهای را که گشودی، برای تو سزاوار است که در آن بنگری».4
این «نظر به گنجینة آیات»، همان تأمل و تدبر در معنی و پیام قرآن است. برخی حروف قرآن را میخوانند؛ اما حدود آن را تباه میکنند. اینان همان افرادی هستند که به گفتة روایات، قرآن را تلاوت میکنند؛ اما قرآن، لعنتشان میکند.5
در توصیههای حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله به مقداد آمده است: «در دوران فتنهها، به قرآن روی آورید که آن، شفیع شماست و شفاعتش پذیرفته است. هر که آن را پیشوای خود قرار دهد، قرآن او را به بهشت رهنمون میشود و هر که آن را پشت سر خود اندازد، سرنوشتش دوزخ است. قرآن، راهنمایی است که راه را نشان میدهد؛ کتاب تفصیل و بیان و روشنگری است؛ ظاهری دارد و باطنی؛ شگفتیهای آن، پایانناپذیر است و نکات نغز آن، کهنه نمیشود؛ چراغ هدایت است و فروغ حکمت و دلیل معرفت...».6
همنشینی با قرآن
همنشینی با قرآن، تغییر دیگری از همان «انس با قرآن» است. کسی که روز و شب، در جمع و تنهایی، در سفر و حضر، در خوشی و بیماری، در حال اشتغال و بیکاری، با قرآن همدم و همنشین باشد، بخواند و بفهمد و پیام بگیرد و درس بیاموزد، دلش روشن و بصیر خواهد شد.
در کلام حضرت علی علیهالسلام چنین میخوانیم:
«بدانید که این قرآن، خیرخواهی بیفریب و هدایتگری بیگمراهی و سخنگویی بیدروغ است. هیچ کس با قرآن نشست و برخاست نمیکند؛ مگر این که در او فزونی و کاستی پدید میآید؛ فزونی در هدایت و کاستی در کوردلی».7
آن که میخواهد همنشین قرآن باشد و از تلاوت و انس با آن بهرهمند گردد، نیاز به سه چیز دارد؛
1. قلبی خاشع و فروتن.
2. بدنی فارغ و آسوده.
3. جایی خلوت و مناسب.
این سه عامل، بستری میسازند تا رابطة دل و قرآن برقرار شود و جریان زلال معارف قرآنی، از زبان و گوش فراتر رود و بر دل و جان نشیند.
قرآن، حیات روشن دلهاست
قرآن، فروغ و شمع محفلهاست
دل از فروغش، نور میگیرد
جان از پیامش، شور میگیرد
عطر دل انگیزش صفا دارد
درسی ز اخلاص و وفا دارد
روشنگر سجاده و سنگر
سر لوحة هر خط و هر دفتر
وحی الهی بر لب قاری
نوری است از جان بر زبان جاری8
امام صادق علیهالسلام میفرماید: «کسی که قرآن را تلاوت کند، اما قلبش خاشع نشود و دلش نرم نگردد و خشیت و حزنی در آن پدید نیاید، شأن الهی را کوچک نموده است».9
داشتن چنین حالتی در قرآن خوانی، دل را سفرة نزول مائدههای آسمانی تلاوت میسازد و ظرف قلب را از حکمتهای قرآنی، سرشار میسازد.
در کلامی نورانی از حضرت صادق علیهالسلام در مورد انس جوانان با قرآن آمده است: «هر کس قرآن بخواند، در حالی که جوانی با ایمان باشد، قرآن با گوشت و خون او در آمیزد و او را همراه با نیکان میگرداند و روز قیامت هم مانعی در برابر آتش دوزخ میگردد».10
پس انس با قرآن برای جوانان مؤمن و هم لازمتر است و هم مؤثرتر تا حیات طیبه را برای آنان در سایة قرآن فراهم آورد.
باری... نباید گذاشت که «غبار نسیان»، روی «عطر تلاوت» نشیند.
تلاوتگر قرآن، نباید در سطح کلمات باقی بماند و به عمق معارف نرسد که این، خسارتی است عظیم!
باید با کلام خدا زندگی کرد و با آیات قرآن نفس کشید.
پی نوشتها:
1. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 4، ص 849.
2. اسراء، آیه 82؛ یونس، آیه 57؛ فصلت، آیه 44.
3. مجلسی، بحارالانوار، ج 82، ص 44.
4. همان، ج 89، ص 216.
5. بحارالانوار، ج 89، ص 184.
6. ری شهری، میزان الحکمه، حدیث 16409.
7. نهج البلاغه، خطبه 176.
8. محدثی، برگ و بار، ص 237.
9. حکیمی، الحیاه، ج 2، ص 160؛ به نقل از بحارالانوار.
10. همان، ص 164؛ به نقل از صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال.