تفسیرآیات 82 الی 120 سوره مائده
«قِسّیس»، به معناى کشیش است و به عالمان دینى که عهدهدار ریاست مذهبى مسیحیان هستند، گفته مىشود. و «رُهبان» به معنى تَرسا به عابدان مسیحى گفته مىشود.
زمینههاى رشد در جامعه، سه چیز است: دانشمند بودن، خداترسى و نداشتن روحیّهى استکبارى. «قسّیسین و رهباناً و انّهم لایستکبرون»
تفسیرآیات 82 الی 120 سوره مائده
«قِسّیس»، به معناى کشیش است و به عالمان دینى که عهدهدار ریاست مذهبى مسیحیان هستند، گفته مىشود. و «رُهبان» به معنى تَرسا به عابدان مسیحى گفته مىشود.
زمینههاى رشد در جامعه، سه چیز است: دانشمند بودن، خداترسى و نداشتن روحیّهى استکبارى. «قسّیسین و رهباناً و انّهم لایستکبرون»
اگر علم و عبادت و اخلاق به هم پیوند خورد انسان حقّگرا مىشود و تعصب را کنار مىگذارد. «ذلک بانّ منهم قسیسین و رهبانا و انّهم لایستکبرون»
(83) نمونهى اشک شوق مسیحیان، یکى هنگامى بود که جعفربن ابىطالبعلیهما السلام آیات سورهى «مریم» را در حبشه براى نجاشى خواند، یکى هم آنگاه که جمعى از مسیحیان همراه جعفر، به مدینه آمدند و آیات سورهى «یس» را شنیدند (تفسیر نمونه).
نشان افراد دل آماده و متواضع آن است که به مجرد شنیدن حقّ، منقلب مىشوند. (ولى نااهلان، با دیدن حقّ هم تکان نمىخورند.) «لایستکبرون و اذا سمعوا... تفیض من الدمع... یقولون ربّنا آمنّا»
(84،85و86) هم نشینى با صالحان، آرمانى مقدّس است. «مع القوم الصالحین»
یکى از راههاى کمال، بازگشت به وجدان خویش وسؤال از خود است. «وما لنا... فاثابهم اللَّه بماقالوا» در آیه دیگر مىخوانیم: «ومالى لاأعبد الّذى فطرنى...» ) یس، 22)
(87) مسلمان، تسلیم فرمان الهى است، نه حلالها را از پیش خود حرام مىسازد، نه نسبت به حرامها چنین است.
اهل ایمان باید از چیزهاى پاکیزه و طیّبات استفاده کنند. «یا ایّها الّذین آمنوا» به جاى «یا ایّها النّاس»
خوردنىها، پوشیدنىها و لذایذ حلال، براى انسان آفریده شده است. «لکم»
(88) معمولاً فرمان «کلوا» در قرآن، همراه با دستور دیگرى آمده است، مانند: «کلوا . . . واشکروا» بخورید و شکر کنید ) بقره، 172)
«کلوا . . . ولاتطغوا» بخورید و طغیان نکنید) طه، 81)
«کلوا . . . واعملوا» بخورید و کار شایسته انجام دهید ( مؤمنون، 51)
«کلوا . . . وأطعموا» بخورید و بخورانید(حج، 28)
«کلوا . . . ولاتسرفوا» بخورید و اسراف نکنید) اعراف، 31)
«کلوا . . . ولاتتّبعوا خطوات الشیطان» بخورید و دنبالهرو شیطان مباشید (انعام، 142)
در حدیث آمده است: خدواند، رزق مردم را از حلال معین کرده است. هر کس که به حرام روى آورد، از سهم حلال او کم خواهد شد (تفسیر اطیبالبیان)
در مسائل تغذیه دقّت کنیم. «حلالاً، طیباً، واتّقوا» (هم شیوهى کسب، حلال باشد و هم شیوهى مصرف آن)
رزق همه به دست اوست، پس عجله و حرص و حرامخوارى نداشته باشیم. «رزقکم اللّه حلالا طیّبا»
(89) براى نام مقدّس خداوند، حریم قائل شویم. یا سوگند نخوریم، یا حتماً عمل کنیم یا با پرداخت کفّاره جبران کنیم. «واحفظوا أیمانکم»
باز بودن راه جبران کوتاهىها، نعمتى الهى و شایسته سپاسگزارى است. «ذلک کفّارة ایمانکم... یبیّن اللَّه... لعلّکم تشکرون»
(90) عرب، به شعر و شراب، علاقهى شدید داشت، به همین جهت تحریم شراب به صورت تدریجى انجام گرفت. در ابتدا آیه آمد که از خرما و انگور مىتوان هم رزق خوب تهیه کرد، هم شرابى مست کننده،( نحل، 67) در آیهاى دیگر به منافع قمار و شراب و بیشتر بودن گناه آن از منافعش اشاره کرد .( بقره، 219) بعداً آیه آمد که در حال مستى نماز نخوانید. (نساء، 43 ) سپس آیهى فوق نازل شد که آن را پلید و عملى شیطان دانسته و دستور اجتناب از آن را صادر کرد. «خَمر»، به معناى پوشاندن با کلمهى «خِمار» از یک ریشه است. به مقنعهى زنان خِمار مىگویند، چون موى سر را مىپوشاند. شراب را هم خَمر مىگویند، چون عقل را مىپوشاند. «مَیسر» از «یُسر»، به معناى آسانى است. چون در قمار، افراد بدون زحمت، پول به دست مىآورند، به آن مَیسر گویند.
امام باقرعلیه السلام دربارهى خمر فرمود: «کلّ مسکر... اذا اخمر فهو حرام .( تفسیر نورالثقلین. ) هر چیزى که انسان را مست کند، حرام است. رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: قمار به هر وسیلهاى باشد حتّى گردو، حرام است.( کافى، ج5، ص123)
در حدیث آمده است: «شارب الخمر کعابد الوثن» شرابخوار، مثل بتپرست است) بحار، ج27، ص234)
در شراب، هر نوع همکارى در تولید، توزیع ومصرف آن حرام است. امام باقرعلیه السلام از پیامبرصلى الله علیه وآله نقل مىکند که آن حضرت ده گروه را که به نحوى در شرابخوارى مؤثّرند، لعنت کرد: «غارسها و حارسها و عاصرها و شاربها و ساقیها و حاملها و المحمول الیه، بایعها و مشتریها و آکل ثمنها»( تفسیر نورالثقلین) آنکه نهال انگور را مىکارد، آنکه به ثمر مىرساند، سازنده، نوشنده، ساقى، حمل کننده، دریافت کننده، فروشنده و خریدار و هر کس که به نحوى از درآمد آن بهرهمند مىشود، ملعون است.
(91) با آن که طبق آمارى که ارائه مىشود، بسیارى از قتلها، جرائم، تصادفات، طلاقها، امراض روانى، کلیوى و... ناشى از شراب است، امّا قرآن در این آیه بیان فلسفهى تحریم، روى دو نکته تأکید دارد: یکى ضرر اجتماعى یعنى کینه و عداوت، و دیگرى ضرر معنوى یعنى غفلت از نماز و یاد خدا. این آیه برجستهترین اثر شراب و قمار را بازداشتن از یاد خدا و نماز دانسته است، اکنون جاى این سؤال است که اگر کارهاى عادّى مثل تجارت، ورزش، تحصیل و مطالعه و امثال آن نیز ما را سرگرم کرده و از یاد خدا و نماز بازدارد، آیا مانند شراب و قمار است؟ آرى، هرچه ما را از خدا غافل کند، مانند شراب و قمار ناپسند است، گرچه اسلام به خاطر لطف و آسان گرفتن، آن را حرام نکرده باشد.
قمار و شراب، ابزار کار شیطان براى ایجاد کینه و دشمنى است. «انّما یرید الشیطان... فى الخمر و المیسر»
(92) انسان در انتخاب راه، آزاد است. «فان تولّیتم»
شرط ابلاغ احکام الهى پذیرش مردم نیست، ما باید اتمام حجّت کنیم. «فان تولّیتم... على رسولنا البلاغ المبین»
(93) اگر بعد از شنیدن حکم الهى باز هم گناه کنند خداوند بر گناهان قبلى هم مؤاخذه مىکند. «لیس... جناح فیما طعموا اذا مااتّقوا»
(94) در قرآن، مسألهى شکم و غذا، به عنوان یکى از اسباب آزمایش الهى مطرح شده است، به نمونههاى زیر توجّه کنید: الف: آدم و حوا در مسألهى غذا شکست خوردند. «لا تقربا هذه الشجرة» (بقره، 35 ) ب: بنىاسرائیل در تحریم صید ماهى در شنبهها، شکست خوردند. «ولقد علمتم الّذین اعتدوا منکم فى السبت»( بقره، 65) ج: یکى از فرماندهان بنىاسرائیل هنگام عبور سربازانش از یک منطقه و رسیدن به نهر، فرمان داد که از آب آن ننوشند، ولى یارانش جز اندکى، خوردند. «فشربوا منه الاّ قلیلاً» (بقره، 249.)
د: روزه گرفتن، خود یک آزمایش بزرگ است. ه : نزدیک آمدن شکار به حجاج در حالت احرام، که حقّ صید ندارند. «تناله أیدیکم»
سؤال: انسان که چیزى را آزمایش مىکند، براى اطلاع و علم است، امّا خداوند که همه چیز را مىداند چرا آزمایش مىکند؟ پاسخ: حضرت على علیه السلام در نهجالبلاغه مىفرماید: آزمایشات الهى براى آن است تا انسان در برابر حوادث تلخ و شیرین عکسالعمل نشان دهد و در برابر آن، استحقاق کیفر یا پاداش داشته باشد.( نهجالبلاغه، خطبه 192) آرى، خداوند بر اساس عمل، کیفر و پاداش مىدهد نه بر اساس علم خود، همان گونه که ما نیز به خاطر علم به هنر و کارآیى فردى به او پاداش نمىدهیم، بلکه باید براى ما کارى از خود نشان دهد تا مزد بگیرد. سؤال: آیا مهمان وزائر خانه خدا، به خاطر شکار حیوانى باید به عذاب دردناک گرفتار شود؟ پاسخ: خود شکارکردن، عذاب دردناک ندارد، بلکه عذاب به خاطر شکستن قداست حرم و اِحرام و قانونشکنى اوست. «مَن اعتدى بعد ذلک فله عذاب الیم»
خداترسى آنجا آشکار مىشود که زمینهى گناه فراهم باشد و انسان خطا نکند. «تناله أیدیکم»
هر چیزى که دست ما به آن مىرسد، رزق و حلال نیست. «تناله أیدیکم»
(96) ایمان به قیامت ومحاسبهى اعمال، عامل بازدارنده از گناه است. «واتّقوا اللَّه الّذى الیه تحشرون»
(97) «قیام»، وسیلهى پایدار بودن است، مانند ستون ساختمان و عمود خیمه(مفردات راغب) امام صادق علیه السلام فرمود: خانهى خدا را بیتالحرام مىنامند، به خاطر آن که ورود کفّار به آنجا حرام است) تفسیر نورالثقلین).
ماههاى حرام عبارتند از: رجب، ذیقعده، ذیحجّه و محرّم که جنگ در آنها ممنوع است.
مسجد و مسلخ، وسیلهى قوام دین و دنیاى مردم است. «الکعبة... الهدى و القلائد» امام صادقعلیه السلام فرمود: «جَعَلها اللّه لدینهم و معیشتهم» )تفسیر برهان)
(100) «اکثریّت» و فراوانى، فریب دهنده است، مواظب باشیم. «اعجبک» (اکثریّت، نه نشانهى حقّانیّت است و نه نشانهى برترى)
(102) گرچه آنچه را نمىدانیم، باید از اهلش بپرسیم، «فاسئلوا اهل الذّکر ان کنتم لاتعلمون»( نحل، 43.) ، امّا برخى سؤالهاست که اگر جوابش روشن شود، به زیان فرد یا جامعه است، مثل سؤال از عیوب دیگران، یا اسرار نظامى.
مسئولین، بعضى از مطالبى را که مىدانند، نباید در اختیار عموم بگذارند. نظیر مسائل اقتصادى مانند کمبود گندم ویا...
* صداقت خوب است، ولى صراحت، همه جا مفید نیست.
برخى از اخبار، نباید از رسانهها و جراید، پخش شود، چون به زیان مردم است (گاهى سکوت و بیان نکردن، عاقلانه لازم است) «ان تبدلکم تسؤکم»
انسان حقّ ندارد اسرار مردم و اسرار نظامى را فاش سازد.
دانستن هر چیزى، نه لازم است، نه مفید، بلکه باید سراغ دانشهاى مفید رفت. «لاتسألوا» (حسّ کنجکاوى باید تعدیل شود ونباید در پى اطلاعاتى رفت که سبب ایجاد کدورت، مشکلات واختلال نظام جامعه مىشود)
(105) اگر حریف دیگران نمىشویم، حریف نفس خود باشیم. «علیکم أنفسکم...»
انحراف جامعه، مجوز گناه کردن افراد نیست. «علیکم انفسکم لایضرّکم..»
در قیامت، هر کس مسئول کار خویش است. «علیکم أنفسکم»
در پى کشف و افشاى عیوب دیگران نباشیم «علیکم انفسکم»( تفسیر نورالثقلین.)
(106) مراعات حقوق مردم همهجا مهم است ومکان بردار نیست. «ضربتمفىالارض»
براى اداى حقّ از صحنههاى مذهبى و ملکوتى و مکانها و زمانهاى مقدّس کمک بگیریم «من بعد الصلوة فیقسمان باللّه» حضرت علىعلیه السلام به شخصى که تقاضاى بیتالمال (علاوه بر سهم عادى خود) داشت فرمود: روز جمعه نزد او آید. سپس او را به نمازجمعه برد و جمعیّت را به او نشان داد و فرمود: معناى تقاضاى نابجاى تو سرقت از اموال این مردم است. در این صحنه مىبینیم که حضرت از نماز و جمعیّت و جمعه براى تأثیرگذارى کلام نورانى خود بهره گرفته است.
یکى از عوامل انحراف، رسیدن به پول است. «لانشترى به ثمناً»
(108) یکى از عوامل بازدارنده از گناه، نگرانى از رسوایى در جامعه است. «أو یخافوا أن تُرّد ایمان»
(110) از حضرت علىعلیه السلام پرسیدند: آن حیوانى که بدون قرار گرفتن در رحم (یا تخم) پیدا شد چیست؟ فرمود: پرندهاى که حضرت عیسى با دمیدن در مجسمه به وجود آورد213) تفسیر نورالثقلین)
زن به مقامى مىرسد که دوش به دوش پیامبر مطرح مىشود. «علیک و على والدتک»، بلکه یک زن و فرزند پیامبرش، با هم یک آیه شمرده مىشوند. «و جعلناها وابنها آیة» )انبیاء، 91)
(112و113) نام گذارى این سوره به «مائده»، به خاطر همین درخواست مائدهى آسمانى است. «مائده» هم به معناى غذاست، هم سفرهاى که در آن غذا باشد.
(116) امام رضا علیه السلام فرمود: دربارهى من دو گروه هلاک مىشوند و من تقصیرى ندارم: یکى علاقمندان افراطى، دیگرى کینه توزان بىجهت) تفسیر نورالثقلین)
(118) به روایت ابوذر، پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله شبى تا صبح در رکوع و سجود این آیه را تلاوت مىنمود. از آن حضرت سؤال کردم چگونه بود که تا صبح این آیه را تلاوت فرمودید. حضرت فرمود: از خداوند طلب شفاعت براى امّتم مىکردم و خداوند سرانجام آن را به من داد و امّتم در صورتى که شرک نورزند، به آن نائل خواهند شد (تفسیر مراغى)
در روایتى دیگر آمده است وقتى حضرت این آیه را تلاوت فرمود، دستان مبارک را بلند کرده و با حال گریه فرمود: «اللّهم امّتى» وبه امّت خود دعا مىکرد. خداوند جبرئیل را بر حضرت فرستاد و فرمود: «انّا سنرضیک فى امّتک و لا نسوئک» ما تو را خشنود خواهیم کرد و نمىگذاریم ناراحت شوى (تفسیر ابنکثیر)
(119و120) مؤمنان، اگر به خاطر صداقتشان، مشکلاتى را در دنیا تحمّل کنند، این راستى و صداقت در آخرت براى آنان کارساز است. «ینفع الصادقین صدقهم»
عبادت کسى شایسته است که سلطنت عالم و قدرت مطلقهى هستى در اختیار اوست، نه دیگران، گرچه پیامبر باشند. «للّه ملک السموات و الارض»
تفسیر قرآن شبهای دوشنبه
مورخ: 14/3/91
پایان تفسیر سوره مائده