امام جعفر صادق (ع) و چهل سخن از ایشان

امام جعفر صادق (ع) و چهل سخن از ایشان

 امام جعفر صادق (ع)

حضرت جعفر بن محمد ملقب به صادق فرزند امام محمد باقر در دوره حساسی از تاریخ اسلام زندگی می کرد. یعنی دوران زوال بنی امیه و به روی کار آمدن بنی عباس.

امام صادق پیشنهاد خلافت را نپذیرفت زیرا، از یک طرف جنایات و تباهکاریهای بنی امیه بدان زودیها قابل اصلاح نبود و از طرف دیگر ........

امام جعفر صادق (ع) و چهل سخن از ایشان

 امام جعفر صادق (ع)

حضرت جعفر بن محمد ملقب به صادق فرزند امام محمد باقر در دوره حساسی از تاریخ اسلام زندگی می کرد. یعنی دوران زوال بنی امیه و به روی کار آمدن بنی عباس.

امام صادق پیشنهاد خلافت را نپذیرفت زیرا، از یک طرف جنایات و تباهکاریهای بنی امیه بدان زودیها قابل اصلاح نبود و از طرف دیگر بنیاد چنان خلافتی بر پیمان شکنی بود و نمی توانست مورد قبول امام قرار گیرد، زیرا بنیانگزاران نظام جدید انتظارهایی بر خلاف شیوه عادلانه امام و خاندان علی داشتند و امام زیر بار آنها نمی رفت.

عباسیان در ابتدای حکومت خود چون از حیثیت خاندان هاشم و علاقه مردم به آل علی استفاده می کردند و به تحکیم وضع خود می پرداختند، امام صادق نیز از این موقیت نسبتاً مناسب برای نشر معارف واقعی اسلام، ترویج علم، و تدوین فقه مذهب شیعه حسن استفاده کرد و مجلس درس وسیعی تشکیل داد و به گفته برخی از مورخان 4000 نفر از محضر درسش، در رشته های مختلف علم استفاده می کردند.

بدان جهت که فقه مذهب شیعه امامی بوسیله آن حضرت تدوین شد، مذهب ما را «جعفری» گویند.

چهل سخن از جعفر بن محمد الصادق(ع)

( ۱ کسیکه پرده از روی اسرار دیگران برداشت رازهای پنهانی او آشکار شود.

- ۲هر کس تیغ ستم برکشد با همان تیغ کشته شود.

- ۳ هر کس چاهی برای برادر و دوست خود بکند در آن فرو افتد .

- ۴ هر که قدم به راههای بد بگذارد مورد تهمت خلق واقع شود .

- ۵چیز شخص را از رسیدن به ارزشهای عالی باز میدارد. دون همتی و ناتوانی در چاره جویی و سستی اراده.

- ۶سه چیز از بزرگواری شخص حکایت می کند: خوشخوئی و فرو بردن خشم و چشم از نگاه بد بستن.

- ۷سه چیز است که پشیمانی ببار می آورد: به رخ کشیدن و به گذشتگان خویش بالیدن و از دیگران برتری جستن.

۸سه چیز نشانه نادانی است: عوض کردن دوستان و ترک دوستی بی دلیل و تجسس از آنچه سودی ندارد.

۹ علاقه بدنیا موجب غم و اندوه میگردد و بی علاقگی بدنیا آسایش تن و جان را بدنبال می آورد.

۱۰ تنها دو دسته از امر بمعروف و نهی از منکر بهره مند می شوند: اول مؤمنین که اصولا نصیحت پذیرند، و دسته دوم نادان هستند که از اندرز پند میآموزند. ولی صاحبان قدرت و صولت زیر بار امر بمعروف و نهی از منکرنمی روند.

۱۱ پدران خود را گرامی دارید تا فرزندان شما به شما احترام کنند.

۱۲ از ناموس مردم چشم بپوشید تا دیگران از زنان شما چشم بپوشند.

۱۳ کسیکه دست بکاری بزند در حالیکه در آن کار وارد نباشد مثل کسی است که بیراهه میرود و هر چه بر سرعت خود می افزاید از هدف فاصله میگیرد.

۱۴ اشخاص ملول هرگز دوست نخواهند داشت و اشخاص حسود روی بی نیازی نخواهند دید.

۱۵ دقت و تفکر در علوم، عقل را بارور می کند .

۱۶ عزیزترین دوستان من کیست که عیوب مرا برایم تحفه بفرستد .( یعنی برایم بگوید ).

۱۷ یک سوم خرد و عقل اجتماعی سازش با مردم است .

۱۸ هر سخن که از دو نفر تجاوز کرد بر ملا می شود .

۱۹ رفتار دوستان خود را به بهترین وجه تفسیر کن و هر گاه سخنی از آنان سرزد اگر بتوانی محملی معقول برای آن پیدا کنی تعبیر مکن .

۲۰ بکوش دوستان با وفا بدست آور، چه اینان در دوره گشایش و شادمانی برای تو پشتیبان و در زمان گرفتاری سپر بلا خواهند بود .

۲۱ هرگز از معتقدات مردم جستجو مکن که تنها خواهی ماند.

۲۲ ایمان به تظاهر و آرزوهای خام نیست. ایمان یعنی نیت خالص برای خدا و رفتاری که آن نیت را گواهی کند.

۲۳ با شتاب راه رفتن ارزش انسان را کم می کند و جلوه او را از بین می برد.

۲۴ شش خصلت ناپسند هرگز در مسلمان یافت نشود: ستم کردن به مقروض، بی خیری، حسادت، لجاجت، دروغگوئی و ستمگری .

۲۵ مسلمان با دیگران مدارا می کند و هرگز جدال و پرچانگی نمیکند.

۲۶ هر که دو روز از عمرش مثل هم باشد، مغبون شده است (یعنی باید هر روز نسبت با روز گذشته کسب خیر یا فضیلت دیگری کرده باشد در برابر عمری که از دست داده و گرنه مغبون است و عمرش تلف شده به حساب آید(

 ۲۷ هر که فردایش از امروز بدتر باشد، گول خورده است .

۲۸نادان بخشنده، بسی از عابد تنگ نظر بهتر است .

۲۹ مسلمان هرگاه خشم گیرد پا از مرز حق و انصاف بیرون نگذارد و چون خوشحال باشد به تباهی و نادرستی نگراید .

۳۰از نشانه های شخص نادان اینست که بدون آنکه بشنود سوال چیست، جواب میدهد. و بدون بررسی در صدد مقابله بر میآید. و نادانسته در مسائل قضاوت میکند .

۳۱اندرزگوئی که خود اهل عمل نیست چون تیراندازیست که کمان ندارد.

۳۲ اندازه نگاهداشتن در صرف اموال نیمی از زندگی است

۳۳کمی عائله یکی از راحتیهاست .

۳۴هرگز تهی دست نشد کسی که در زندگی میانه روی را رعایت کرد .

۳۵بخشش بمنزله زکاة نعمتهای خدا است .

۳۶وساطت، زکاة مقام است .

۳۷گذشت زکاة پیروزی است .

۳۸ کمال هر کار نیک در سه چیز است: شتاب کردن در آن و ناچیز دانستن آن و پنهان داشتن آن.

۳۹ هر که فتنه ای را دامن بزند خود نیز بدان گرفتار شود .

۴۰- باطن شخص که اصلاح شود رفتار ظاهری شخص استوارتر شود