مسجد بلال حبشی کوی مولوی گرگان

مسجد بلال حبشی کوی مولوی گرگان

اخبار،پرسش و پاسخ،مقاله، گزارش تصویری فعالیت های مسجد،کانون فرهنگی والفجر
مسجد بلال حبشی کوی مولوی گرگان

مسجد بلال حبشی کوی مولوی گرگان

اخبار،پرسش و پاسخ،مقاله، گزارش تصویری فعالیت های مسجد،کانون فرهنگی والفجر

نکاتی چند در ارتباط با مرجعیّت امام خمینی (ره)

نکاتی چند در ارتباط با مرجعیّت امام خمینی (ره) :

                                                         بسمه تعالی

 

مرجعیّت امام خمینی (ره) :

 در روزهای گذشته بحثی در رسانه ها مطرح شد که آیا مرجعیّت حضرت امام خمینی قدّس سرّه الشّریف به طور طبیعی و تدریجی محقّق شد و حوزه ی علمیه قم و سایر حوزه ها پس از ملاحظه و درک مراتب بالای علمی وی و تدریس چند دوره اصول و فقه و فلسفه و عرفان ، امام را به عنوان مرجع تقلید اعلم و یا حدّاقل تراز اول فقهاءِ اسلام یافت و در پی آن درصد بالایی از مردم با اشتیاق و آگاهی از او تقلید کردند ، و یا آنکه به دلیل تلاش و کوشش اعضاءِ جامعه مدرّسین قم و اعلام صلاّحیت معظّم له برای مرجعیّت دینی و بخصوص تهیه و امضا نامه تأیید مرجعیّت ایشان توسّط دوازده تن از اساتید و مدرّسان حوزه ، جامعه و حوزه های علمیه ، مرجعیت امام را پذیرفت ؟

یکی از تفاوت های این دو نظر آ ن است که بنابر نظریه دوم می توان دو نتیجه را بدست آورد یکی آنکه منصب و سمت مرجعیّت انتصابی است همچون منصب های حکومتی و اعتباری نظیر وزارت ، استانداری ، مدیر کلّی و ... .  دیگر اینکه امام خمینی (ره) ، مرجعیّت خود را مدیون و مرهون جامعه مدرّسین و برخی از اساتید حوزه علمیه قم بوده است و در غیر این صورت ، امام به عنوان یکی از اساتید و حدّاکثر مجتهدان کشور ، قلمداد می شد نه مرجع تقلید عام .

اینجانب در این یادداشت کوتاه به چند موضوع خواهم پرداخت :

1- آنکه مسأله اجتهاد و تقلید ، از مترقّی ترین مسائل و اصول دینی و مذهبی شیعه به شمار می رود و در حقیقت ، رمز بقا ، استمرار و جهان شمولی اسلام و تشیّع می باشد ، چرا که ما از سوئی معتقدیم و ادّعا میکنیم که دین اسلام پایان بخش ادیان آسمانی و کامل ترین آنها است و پس از آن تا پایان جهان مادّی ، دینی از سوی مبدأ وحی ، نازل و تشریع نخواهد شد و از سوی دیگر اعلام می کنیم دین اسلام با قرائت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام پاسخگوی همه ی نیازهای بشریت در تمام ادوار و اعصار بوده و هیچ پرسشی را بدون پاسخ و هیچ موضوع و مسأله ای را بدون حکم باقی نمی گذارد . با توجه به ویژگی گستردگی دین اسلام در طول زمان دنیا و عرض جغرافیایی کره مسکونی ، چنانچه اصل اجتهاد تقلید ، تشریع نشده بود ، تناقضی آشکار و پارادوکسی روشن در عرصه ی مفاهیم دینی پدیدار می گردید ، ولکن تأکید بر وجود این اصل ، هم جوامع انسانی را تا ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام که او به منبع وحیانی ارتباط مستقیم دارد ، رهنمون گردیده و هم تناقضی باقی نمی گذارد .

2- اصل اجتهاد و ضرورت استنباط احکام و دستورهای وحیانی ، امری طبیعی و ضروری در جوامع دینی است چرا که به دلائل مختلف کلامی و فلسفی ، جامعه بشری بدون هدف آفریده نشده است و برای نیل به هدف آفرینش تکلیف ، یعنی راه و روش زندگی فردی ، خانوادگی و اجتماعی ، لازم است و بر همه ی افراد خداپرست ، تلاش در جهت دستیابی به تکالیف و احکام الهی فرض می باشد .

3- اصل جواز تقلید از مجتهد اعلم نیز اصلی است عقلائی و عرفی ، چرا که رجوع به متخصص و کارشناس در تمامی امور زندگی و رفع نیازهای گوناگون ، امری است بدیهی و غیر قابل انکار و بخصوص در مسائل پیچیده و تخصصّی نظیر پزشکی و صنعتی ، و با عنایت به دشواری و پیچیدگی شناخت احکام فرعی و فقهی اسلام که مستلزم إشراف و احاطه کامل بر  علوم و دانش های مختلف است و با توجه به عدم امکان و یا دشواری و مشقّت طاقت فرسای احتیاط در همه ی مسائل ، ضرورت تقلید یعنی مراجعه کردن افراد غیر متخصص در امور فقهی به متخصصّان و کارشناسان عالی رتبه و تراز اول از نظر علمی و ویژگی های دیگر ، ثابت می شود .

4- علاوه بر دلالت سیره ی عقلا و عرف ، در قرآن کریم در مواردی به این موضوع اشاره و یا توصیه شده است مانند آیه 22 سوره توبه ، آیه 7 سوره انبیاء و آیه 43 سوره نحل و در روایات متعددی از ائمه ی طاهرین (ع) به ضرورت تقلید از کارشناسان بلندپایه ی اسلامی توجه گردیده است و از آن جمله : توقیع شریف حضرت ولی عصر (ع) « امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا.... » ( وسائل 18/101 )

ونیز : فرمایش امام حسن عسگری (ع) : « و امّا من کان من الفقهاء ..... فللعوام ان یقلّدوه » ( وسائل 18/94 )

5- هم بر اساس اقتضای سیره ی عقلاء و عرف و هم بر پایه ی مستفاد از آیات و روایات ، رجوع افراد عامّی و غیر کارشناس ، به متخصصّان و کارشناسان ، انتصاب و صدور حکم ، برای متخصصبان و کارشناسان ، از سوی مقامات حکومتی و یا نهادها و سازمان ها ، شرط نمی باشد ؛ چنانکه معرّفی مصادیق و افراد خاص ، برای انجام این رسالت دینی و انسانی ، از جانب پروردگار و پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) لازم نیست ، بلکه آنچه ضروری است ، مطالعه ، دقّت ، استشاره ی خود افراد عامّی برای یافتن افراد صاحب صلاّحیت و دارای شرائط لازم می باشد . از این رو مراجعه به خبرگان و مجتهدشناسان  ، برای بسیاری از افراد واجب و یا مفید است . و اما انتصاب برای مرجعیّت ومقام إفتاء ، از سوی هیچ مقام و جمعیّتی پذیرفته و مشروع نمی باشد و به همین جهت عزل و برکناری مراجع نیز امری نامشروع و غیر عقلائی خواهد بود .

6- و اما امام خمینی (ره ) ، بر اساس سیره ی سنّیه ی فقها و مراجع سلف ، سیر تکاملی علمی و معنوی خود را از جوانی آغاز کرده و در خاندانی سرشار از دانش ، فضیلت ، مردانگی و شجاعت رشد و پرورش یافت و در محضر فقهای بزرگ و مراجع عظیم الشّأنی چون مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسّس حوزه ی علمیه ی قم و مرحوم آیت الله شهابادی بزرگ ، کسب علم و فضیلت کرد و روز به روز استعدادهای فوق العاده و کم نظیر او شکوفا گردید و از دوران طلبگی ، علاوه بر توسعه و تقویت بنیه ی علمی ، فقهی ، اصولی و فلسفی ، به خود سازی و جهاد نفس پرداخت و نفس زکیّه و روح قدسی در او متجلّی گردید و در عین حال بر تمامی امور سیاسی و اجتماعی إشراف و احاطه کامل یافت و در بسیاری از صحنه ها حضور پیدا کرد .

بسیاری از تألیفات عمیق و دقیق ایشان در زمینه های اصول ، فقه ، فلسفه ، عرفان ، کلام ، اخلاق و سیاست ، مربوط به دوران جوانی و میانسالی وی می باشد .

کتاب تهذیب الاصول ، تقریرات یک دوره تدریس خارج اصول فقه امام (ره) که توسّط آیت الله سبحانی به تقریر در آمده است ، مربوط به حدّاقل شش سال تدریس وی در دوران حیات مرحوم آیت الله العظمی بروجردی است و همچنین بسیاری از آثار علمی ایشان .

یکی از شاگردان و نزدیکان امام راحل می گفت : « پس از رحلت آیت الله بروجردی ، فضلای حوزه و مردم ، به امام مراجعه و با اصرار تقاضای اجازه چاپ رساله ی علمیه کردند ، به دلیل آنکه او را از سایر مراجع موجود اعلم می دانستند ، و امام اجازه نمی داد و پس از تأکید فراوان ، آن را مشروط به عدم هزینه کردن از وجوهات کرد و ما چند نفر از نزدیکان امام با پول خود رساله ی امام را چاپ کردیم .

آری ؛ امام خمینی (ره) به شهادت علمای بزرگ و اساتید معروف حوزه های علمیه از زمان مرحوم آیت الله بروجردی ، با طی مراحل مختلف علمی و تدرّس و تدریس در حوزه های علمیه به صورت طبیعی به مرتبه ی اجتهاد مطلق و مرجعیّت نائل گردیده بود و چنانچه افراد و جمعیت هایی به این امر بیّن شهادت دادند ، از باب وظیفه و گواهی دادن بریک حقیقت مسلّم و انکارناپذیر بود و نه از باب صدور حکم و انتصاب . البته گواهی بر مرجعیّت امام در زمان خفقان ستمشاهی ، امری مؤثّر و مفید و اقدامی شجاعانه در تاریخ انقلاب اسلامی به شمار می رود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد